ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
التماست نمی کنم که تو راه خویش گرفته ای و مرا یارای هم پایی ات نیست
اما می خواهم اگر روزی دلت هوای مستی و هستی کرد و خواستی سری به عاشق خیره مانده به راهت بزنی درنگ نکنی .
گاه آمدنت دست افشان دلم را ابی و جارویی خواهم زد و تمام چراغ های قلبم را به پاس امدنت روشن خواهم کرد.
بیا الهه من که مانده ام عاشقانه سر.
از این راهرو یک نفر رد شده که عطرش همونه که تو میزنی!!
از این راهرو یک نفر رد شده مثل وقتایی که تو ناراحتی....
نفس میکشم با تمام وجود.
عجب عطر خوبی زده لعنتی.......
صدای شکستن قلبم را نشنیدی چون غرورت بیداد می کرد اشکهایم را ندیدی چون محو تماشای باران بودی ولی امیدوارم انقدر در آیینه مجذوب نشده باشی که حداقل زشتی دیو خود خواهیت را ببینی باشد که بادیگران چنان نکنی که با من کردی.
بر موج غم نشسته منم بر زورق شکسته منم
ای ناخدای عالم......
تا نام من رقم زده شد یکباره مهر غم زده شد بر سرنوشت ادم.