the foggy alleys

With you with out you I love you

the foggy alleys

With you with out you I love you

باز می مانم از راه و از رفتن. یادم می آید کوچه پس کوچه های دلتنگی ام را. کاش می شد فریاد زد. کاش می شد آواز خواند. کاش می شد بی آنکه خجالت بکشم همین طوری بزنم زیر گریه. بی جهت. بی بهانه. بی آن که بخواهم بگویم چرا. کاش می شد سکوت کرد. کاش می شد نوشت و کاش می شد ننوشت..