ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
خوابیدی بدون لالایی و قصه
بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه
دیگه کابوس زمستون نمیبینی
توی خواب گلای حسرت نمیچینی
دیگه خورشید چهرتو نمیسوزونه
جای سیلیای باد روش نمیمونه
دیگه بیدار نمیشی با نگرونی
یا با تردید که بری یا که بمونی
مـدت هــاســت کـــه رفتــه ای ! دقیــقــه هــای نبــودنــت را مــی گــویم پیــر شــده ام پــا بـه پــای پنــجــره هــایــی کــه پشــت تمــام آن هــا تـــو ایســتاده ای ..! انــگار کــه میبــنی حــال و روزم را..! و مــن بــارهــا بـه خـیال بــاورهــایــم بــرای هــر شــاخــه درختــی کــه در نــوازش بـــاد تکــان مــی خــورد دســت تــکان داده ام و بـرای هــر قــاصــدکـی کـه بــر شــانــه ام مــی نشــیند ارزوی محــالـی را بــازگــو کــردم ..! تــا شــایــد...! بــاز نخــواهـی گشــت مــی دانـم! امــا ... بگـذار دیــوانــه بــاشــم!
رسیدن آداب دارد.
وقتی رسیدی باید بمانی،
باید بسازی
باید مدام یادت باشد که چه قدر زجر کشیدی تا رسیدی
که آرزویت بوده برسی ...
وقتی رسیدی باید حواست باشد تمام نشوی!
راهی را که روزی با هم با شتاب رفته بودیم
حالا به تنهایی باز میگردم....
اما این بار اهسته تر از همه چیز
حرفهایی از سر زبانت به راه افتاده است
که باید تا ندیده اند بردارم و به خانه ببرم
بعضی را یک بار فریاد
بعضی را چند بار زمزمه
و بعضی را برای همیشه پنهان خواهم کرد
وهر چه ماند می توانی در دفتر اینده ام بخوانی با هر شتابی که خواستی.