the foggy alleys

With you with out you I love you

the foggy alleys

With you with out you I love you

تو رفته ای و من مانده ام بدون الهه....

التماست نمی کنم که تو راه خویش گرفته ای و مرا یارای هم پایی ات نیست

اما می خواهم اگر روزی دلت هوای مستی و هستی کرد و خواستی سری به عاشق  خیره مانده به راهت بزنی درنگ نکنی .

گاه آمدنت دست افشان دلم را ابی و جارویی خواهم زد و تمام چراغ های قلبم را به پاس امدنت روشن خواهم کرد.

بیا الهه من که مانده ام عاشقانه سر.

نظرات 1 + ارسال نظر
نازنین دوشنبه 1 اسفند 1390 ساعت 20:35

اونی که باید بیاد
بالاخره میاد ...

فقط باید توکل کرد به خدایی که همین نزدیکی است ...

خدا کنه........
ممنون.
خدایی که همین نزدیکیست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد