the foggy alleys

With you with out you I love you

the foggy alleys

With you with out you I love you

این است حقیقت روزگار.........

زمستان سردی بودکلاغ غذایی برای سیر کردن بچه هایش نداشت پس ذره ذره گوشت تنش را کند وبه انها خوراند تا زمستان تمام شد  

کلاغ مرد ولی بچه هایش نجات یافتند و گفتند خوب شد که مرد  

خسته شدیم از این غذای تکراری .....

ا

نظرات 1 + ارسال نظر
مثل باران شنبه 31 تیر 1391 ساعت 16:09

همیشه همین طوره ...

بله خوب.
کی میتونه رو حرف شما حرف بزنه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد