the foggy alleys

With you with out you I love you

the foggy alleys

With you with out you I love you

مادر...

وقتی از همه ی دنیا دلم می گرفت 

وقتی هیچکس و هیچ چیز نمی توانست طوفان درونم را ارام کند.... 

تنها نگریستن به چشمان همیشه نگران تو بود که درونم را ارام می کرد. 

کجایی مادر که درونم اشفته و پریشان است. 

کجاست نگاهت؟؟ 

خدایا نگاه مادرم را می خواهم و بس. 

خدایا. 

خدایا...........

نظرات 2 + ارسال نظر
مریم پنج‌شنبه 5 آبان 1390 ساعت 22:40 http://bayadehazrateeshgh.blogsky.com/


مادر ...
چه سخت است تفسیر مادر با واژه ها !!!

سلام
ممنونم از نظر لطفی که داشتید .

زیبایی در مطالب شما پیداست .

واقعا.
سلام.
خواهش میکنم واقعیت بود.
ممنون.

نازنین پنج‌شنبه 5 آبان 1390 ساعت 23:02

مگه مادرت... ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد